ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
تولد آدمها از اون روزهایی است که نباید فراموش بشه . اینکه هرچقدر هم درگیر روزمرگی باشی باز هم لحظه میلاد آدمها ، لحظه امید بخشیه . یعنی این آدم یکسال دیگه درکنارمون بوده ، یعنی اینکه خدا دوستمون داشته که بوده .
آدم بزرگها چند دسته اند : اونهایی که قد کشیدن ، اونهایی که پولدارن ، اونهایی که مقام دارن ... و اونهایی که دل بزرگ دارن . امشب میلاد ِ یکی از اونهایی که با دلش قد کشیده . کسی که خیلی از ما ، شادی های شبهای کوتاه و بلند تابستون و زمستون رو مدیونش هستیم . اونکه نمیدونیم پولداره یا نه ، اما میدونیم دلش اونقدر بزرگ هست که تمام محبتهای دنیا توش جا میشه ... یادمون نره بابک اسحاقی تو خیلی از مورد ها مثه یه برادر بزرگتر تنهامون نذاشته .
تولدت مبارک بابک اسحاقی عزیز
و تولدت مبارک کوثر عزیز
بیوگرافی بابک اسحاقی ! :
بابک اسحاقی ، معروف به " کیامهر " ، در روز 23 مهر سال هزار و سیصد و نمیدونیم چندم خورشیدی مصادف با 15 اکتبر سال نمیدونیم چندم میلادی و برابر با 17 شوال سال
هزار و چارصد و نمیدونیم چندم هجری در بخش مجهول الهویه ای در طالقان به دنیا آمد !
وی که در آن زمان کاری جز بالا رفتن از سر و کول پدرش بلد نبود ، به دلیل شیطنت های زیاد
و دعوا و کتک کاری های زیادی که با خواهران خود به خصوص نرگس بانو داشت ، در سالهای
اول نوزادی و به اصرار پدر و مادر وارد مدرسه شد و درس خود را جهشی آغاز کرد !
بعد از رفتن وی به مدرسه ، مدیر آن زمان مدرسه ی شهید نمیدونیم چیچی که آن زمان جزو
نوابغ علم روحانیت بود ، به دلیل داشتن چشم بصیرت متوجه هاله ی نوری دور سر بابک شد !
بعد از چند سال پرورش دادن او در مدرسه خواست او را به حوزه ی علمیه ی قم بفرستد تا
سالهای بعد قد علم کند و رییس جمهور شود اما او به دلیل دیدن زیاد تی وی و اخبارهای
ورزشی ، از حوزه ی علمیه سر باز زد و به امر ورزش پرداخت !
در آن سال ها ، بابک که بعد از دیدن هاله ای از نور دو سرش جوگیر شده بود ، به ثبت نام خود
و خواهرانش در تورنومت بین المللی " میلاد دو نور " که هر ساله در استان مرکزی برگزار میشود
خود را در رشته ی دوچرخه سواری به عنوان یکی از مدعیان عنوان قهرمانی معرفی کرد ! و برای
آنکه خواهران خود را هم به ورزش ترغیب کند ، آن ها رو بزور علامت سوال و علامت تعجب و ...
وارد عرصه ی ورزش و دوچرخه سواری کرد !
بعد از برگزای جام " میلاد دو نور " ، محمد علیف از تاجیکستان به عنوان نفر اول ، فوزی بشیر
از بحرین به عنوان نفر دوم و بابک اسحاقی از ایران به عنوان نفر سوم در این مسابقات معرفی
شدند ! ( به نفر بغلی بابک دقت کنید ، چشم بصیرت داره و داره هاله ی نور بابک رو که بالا
سرشه دید میزنه ! ) و بابک در آن سال نتواست به آرزوی که خود که چیزی جز قهرمانی نبود
دست پیدا کند !
بعد از آن سال ، وی به دلیل شکست عشقی در عرصه ی ورزش ابتدا توسط دوستان ناباب و
زغال خوب کرج و طالقون معتاد شد و از انجا که درآمد آن زمان خرج خرید جنس رو نمیداد به
گروه " طالبان " پیوست و نقش مهمی رو در عرصه ی قاچاق مواد مخدر از افغانستان به ایران
بازی کرد !
آما ... آما چی ؟! آما خدا نخواد یکی عاشق بشه و از دست بره !
بابک خان ، نفر اول قصه ی ما ، مهربان بانو ، این خانوم بالایی رو دید و از دست برفت !
قول داد از طالبان بیاد بیرون و بره درس بخونه و سرکار بره تا دل مهربان بانو رو بدست بیاره !
اینجا بود که بابک رفت دانشگاه و " مهندسی مکانیکشو " گرفت و رفت سرکار ...
درسته که هی میگه کارم تخصصیه ، کارم تخصصیه ، اما زیاد گوش نکنید ...
جز تلفن زدن و وبگردی کار خاص دیگه ای نداره ! ( مدرکشم عکس بالایی ! )
و این هم چهره ی چند ماه پیش بابک در خانه ی یکی از دوستان ...
از اون موقع به بعدش ، یعنی عکسای الانش به دست ما نرسیده که براتون بذاریم ...
اگر از این مورد عکس داشتین برامون بفرستید تا جایزه ای به اندازه ی یه اختلاس گنده دریافت
کنید !!!
امیدوارم از دستمون ناراحت نشده باشی کیامهر ... تولدت مبارک داداشی ...
تولدتوون مبارک!
دوتایی!:دی
خیلی مبارک ک ک ک ک ک ک ک ک
گل و بلبل و اینا!:دی
می بینم ک اول شدم م م م م!:دی
خیـــــــــــــــلی هم خووب!:دی
بازم تبریک ک ک ک ک
دمت گرم محمد
خیلی خوب بود
کلی خندیدم
3 تایی با هم فکری هم نوشتیمش کیامهر ...
قابلتو نداشت ... خدایی کشته مرده ی اون طالبانت شدم من !!!
تولدت مباررررررررررررررررررررررررررررررررک
سلام
تولدت مبارک بابک
به اندازه ی تمام لبخندهایی که مدیونتم
به اندازه ی تمام رفاقت هایی که از دریچه ی حوصله ی تو داشتنشان را لایق شدم
به اندازه ی شکستن تمام بغض های فروخورده ای که چکیدنشان را وامدار قلمت هستم
به خاطر حس داشتن یک رفیق ناب و یک برادر شریف و بزرگوار آرزو میکنم که
سالهای سال زنده باشی و سلامت در کنار عزیزانت و ما
خدانگهدارت
تولد کوثر عزیز رو بهشون تبریک میگم
با بهترین آرزوها برای این دوست گرامی
تولدتون مبارکککککککک ..
متن هم عالی بود ..
سلام
تبریییییییییییییییییککککککککککککککک
تولدت مبارک بابک جان....یه عالمه گل تقدیم به گل پسر نازنین بلاگستان
تولدتون مبارک جناب اسحاقی.
بهترینها رو برای شما در کنار مهربان بانو و عزیزانتون آرزو می کنم.
همیشه شاد و پر از انرژی باشین
مبارکهههههههههههههههههههههه
من تا کلمه ی "چیچی" رو خوندم ، فهمیدم ممد نقش اساسی داشته ! اما دم هرکی کمک کرده گرم. قشنگ شده !
راستی تولد دوست دیگمون هم مبارک باشه !
تولد کیا رو که قبلن تبریک گفتم !
دستتون درد نکنه بچه ها خیلی خندیدیم
تولدتون مبارک جناب اسحاقی عزیز
سلام دوستان
مرسی از تبریک های زیباتون
آقای اسحاقی تولد شما رو هم باز تبریک میگم
اینجا هم تولدشون مبارک . فقط ندونستیم این تولدنامه ، به قلم کی نوشته شده ؟!
در هر حال ، امیدوارم همیشه موفق باشند و پیروز و شادمان .
سهبا جان هر سه در نوشتنش نقش داشتیم
وای قسمت طالبانش خیلی توپ بود...
چقدر عکس ...
تولد تولد تولدت مبارک


بیا شما رو فوت کن تا صد سال زنده باشی
بابک تولدت مبارک
خیلی قشنگ نوشته شده... دستتون درد نکنه!!! تولد داداش بابک مبارک
تولد هر دو مبارککک
خداییش این ایده هاله ی نور از کی بوده ؟؟؟؟
مبارکا باشه تولدتون.
نمیشه از تولد عصاره ی مهربانی های بلاگستان، بدون هزار آرزوی شاد و رنگی برایش گذشت.
از صمیم دل آرزو می کنم که آنچه برایتان پیش می آید خوش باشد و خیر و نیک .
مبارکا باشه......
سلااااااااااااااااااام
تولد کوثر مبارک باشه...
ایوووووووووووووووووووووووووووول خیلی پست قشنگی نوشتید
کلی خندیدم!
تولد بابک رو هم تبریک میگم
ایشالله همیشه خوش و سلامت و موفق باشه/
دم همتون گرمممممم
سلااااااااااااااااااااام تولدشووووووووووون مباررررررررررررک
هم جنا ب اسحاقی عزیز هم کوثر عزیز
خیلییییییی باحال بود ، دم همتون گرم ..
تولدت کوثر و بابک مبارک ..
چقدر باحال بود این بیوگرافی.
تولد کوثر عزیز رو تبریک میگم
و تولد بابک عزیز رو هم مجددا تبریک میگم.
فک کنم خیلی دیر رسیدم شرمنده
توووووووووووووووووووووووووووووولدتون خیلی خیلی مباارک
امیدوارم همیشه شاد و سرزنده باشین